او دوستم ندارد!!!

سه کلمه به سنکینى تمام غم هاى دنیا

اما تو...


فراموشــــ نمیشوی

جای پای تــــو

مانده بر تمام مــــن ...!!


اخرین مطلب وبلاگمون

میدونم یه روز دوباره تو این وبلاگ مینویسم

اما تا اطلاع ثانوی.. تعطیله

اما تو..

 فک نکن اگه منو یادت رفت

تو رو یادم میره

برام خاصترین ادم دنیا بودی

هستی.. و می مونی

بهم گفتی زندگی کنم

اخه زندگیمو خودت ازم گرفتی

چقد راحت میگی گذشته ها گذشته

برا من نگذشته

برا من تمام گذشتم جلو چشمامه

نگذشته

من دارم زندگی میکنم

به امید اون اینده ای که قولشو دادی

من.. اینجا.. زندم.. زندگی میکنم

نفس میکشم

اما روزی هزار بار میمیرم

جون میدم

زجر میکشم

بعضی خاطره ها نفس گیرن

هنوزم باورم نمیشه که قراره برا همیشه بدون تو زندگی کنم

اخه همه چیز خوبه خوب بود

نمیدونم چی شد

نمیدونم

نمیدونم

نمیدونم

هنوزم

منتظر معجزه ایم که اتفاق بیوفته

 تو رو دوباره برای من کنه

مثله قبل

هنوزم منتظرم

اما تو....

یک دنیا اغوشت را به من بدهکاری

از مــــن نرنــــــــــــــــج ....
من نه مغـــــــــــــرورم ؛
و نه بي احســــــــــــاس ..
فقط دل خستـــــــه ام ,

دل خستـــه از اعتمــــــــــــــادهاي بيجا ...

آنقدر زیبـــا عـــاشق شده ای که آدم لــــذت میبرد از این همه

خیـــــــــانـت!!

چیزیم نیست


شاید اون کسی که داره میره من باشم

ولی این تو هستی که منو تتها گذاشتی


چیزیم نیست  فقط ...


 راستش و  بخوای 



 دلم برای با هم بودن های یواشکیمون لک زده  ...

هی غریبه...

همه‌ی آنهایی که مرا می‌شناسند

می‌دانند چه آدم حسودی هستم ؛

و همه‌ی آنهایی که تو را می‌شناسند ...

لعنت به همه آنهایی که تو را می‌شناسند !



هی غریبه...

 

رو کسی دست گذاشته ای که همه ی دنیای من است...  


بی وجدان آنقدر راحت به او نگو عزیزم!!!

کمی تنهایم.. همین !


من دیوانه نیستم فقط کمی تنهایم همین !


چرا نگاه می کنی ؟ تنها ندیده ای ؟ 


به من نخند ، من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم ...!!


ارزوی محال


خُدایا…
مَن میدانَم
تُو هـَــــم میدانــی
کـه شُدَنـی نیست…
حَتـی اَگر مُعجِزه کُنـــی
باز هَم…
او یِک آرِزوی ِمَحال اَست ....

آتش زدن به یک "سرنوشت"


کبریت نمی خواهد که !


"پـــا" می خواهد ...


که لگد بزنی به همه دارایی یک نفر و 


بـــــــــروی .

فراموش شدم

گاهــی

بدونِ گریه ، بغض ، داد ، هوار و ... 

باید قبول کنی فراموش شدی ...

همین ...

اگر "ختم" روزگار هم باشی.... در مراسم "ختم" خود حضور نخواهی داشت!!

دست من نیست... 

چشم دیدن سوم شخصى را ندارم

 ک با دوم شخص شدنش براى تو 

من سوم شخص میشوم...

کـآش میـشد یکی از هَمیـن شَبـاخـُدا میومـَد و میگـُفـت:
دیـوونـم کـَردیبـیا اینـَم اونـی ڪـﮧ میخـواستــی...!

رﻭﺯے مے ﺭﺳـﺪ بے ﺗﻔﺎﻭتے ﻫﺎیتــ

ﺭﺍ ﺑﺎ ﺟـﺎے ﺧﺎلے ﺍمــ ﺣﺲ ڪنے ﻭ ﺷﺎﯾﺪ

ﺩﺭ ﺩلتــ ﺑـﺎ ﺑﻐﺾ ﺑﮕـﻮیے
“ڪــﺎﺵ ﺍﯾﻨﺠــﺎ ﺑــﻮﺩ ”

ﺁﻧﻮقتــ ﺍستــ ڪﻪ مے ﻓﻬمے…


" راه مـی روم 
و شــهـر
زیــر پـاهـام تـمـام مـی شـود
تـــو، 
هــیـچ کــجـا نــیـسـتـی ... ! "
 

کل اسم های تو موبایلم رو به اسم تو تغییر دادم . . .


حالا هرروز بهم زنگ میزنی . . .

یکبار هم نه ، چند بار ، تازه تغییر صداهم میدی . . .

من که میدونم تو هم دل تنگ مني . . . !!

چِهــ تَلخــــــ اَستـــــــ…


چِهــ تَلخــــــ اَستـــــــ…

یآد آوَری ...سَــــرآغـــآز عشقـــــــی کهـــ گمـــــآن مــــــی رَفتــــــــ ،جـــــآودآنهـــ بآشَـــــــــــد…

زنـهـا وقـتـی قـدم مـی زنـنـد


وقـتـی تـنـهـا قـدم مـيـزنـنـد

مـعـصـومـنـد ، انـگـار خـودشـان

کـودک و بـاز خـودشـان

مـادر هـمـان کـودکـنـد . .

ﺧﺪﺍﯾﺎ


ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﻗﺴﻤﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﺣﮑﻤﺖ ﺍﺳﺖ


ﺧﺪﺍﯾﺎ


ﻣﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﺣﮑﻤﺖ ﻭ ﻗﺴﻤﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﻢ


ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻣﻌﻨﯽ ﻃﺎﻗﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ


ﻣﮕﺮ ﻧﻪ؟! ؟

خَستــ ـــہ ام....!



خَستــ ـــہ ام....!

امــــآتَحمـُـ ــل مـے کُنــم... خُــ ــدایـــآ روزِگـ ــآرت بآ مـَטּ و احســ ـآسم بـَـ ـد تـــآ کـــرد...!

او...


بیــــخیـآل خیـآلـت میـشـومـ …


و مـے سپـآرمت بہ دَسـت “او” !امـآ چہ ڪنـمـ ڪہ “او” ،فـقـط یـڪ ضَمـیر “سـوّم شـخص غـآیـب” نیسـت …

“او” ڪســے اسـت ڪہ …
تـمـآم هـسـتـے ایـטּ اوّل شـخـص مـُخـآطـب حـآضرَت رآ …بہ آتـش ڪشـیـده اسـت … !

دستم...


از دلـــــــــت خـــالیــست!!!


امـــــا....دلـــمـ


از دستــــت.....خیـــلی پـــــــر!!

حرف های من بماند برای بعد......

دلخوری هایم..

دلتنگیهایم...

و تمام اشک هایم.........

تو از خودت بگو....

با او چگونه میگذرد که با من نمیگذشت...

یادم تو را...فراموش

بی تابم نمیشوی

بی قراری نمیکنم


فراموشیمان مبارک..........



زندگی زیباست بی من ؟

یاداوری حرفات شکنجس

وقتی میدونم فقط را من نبودن

الان به کی میگی نفسته؟

از زندگی بدون من بگو.. خوش میگذره؟


بیا یک شب جاهایمان را عوضــــ کنیــم..
مـن معشوقــه مـی شومــــو تو عاشــــق باشــــ
مـن خیانــت مـی کنــم و تــو فراموش کـن...
سـختــــه نــه؟ 



خب مردمان حسود

بروید به کارهایتان برسید

نگران نباشید

او دیگر خیال بازگشتن ندارد...........

كـــاش ميـدانستــى چـِـه لـِـذتــى دارد
وقتــى كـِــه ميشــود خِيــــانَــت كـــرد...
و نَكـــــرد..!!



بـه دلــم می گویـم ،
آن یوســـفی که به کنعــانش برگشـــت استثنــا بود ...

تو غمت را بخـــور

هی بی وفا

شانه هایت مثل بالش مسافرخانه ای است

که...

سر های زیادی را تکیه گاه بوده است



درد من

تنهاییم

نیست!


درد من این است که هر روز از

خودم

مى پرسم


مگر

خودش

مرا انتخاب نکرد؟!

گاهی دلت از زنانگی میگیرد

تمام زندگي ات که شده باشد،
جز آغوشش پناهي نداري...
حتي اگر از خودِش دلگير باشي...

گاهی دلت از زنانگی میگیرد
میخواهی کودک باشی
دختر بچه ای که
به هر بهانه ای به آغوشی پناه میبرد
وآسوده اشک میریزد
زن که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی…

یاد گرفتم..

یاد گرفتم که ... عشق با تموم عظمتش چند ماه بیشتر نیست .... !!!

یاد گرفتم که ... عشق یعنی فاصله و فاصله یعنی :
دو خط موازی که هیچ وقت بهم نمی رسن .... !!!
یاد گرفتم که ... همون قدر که محبت کنی ارزشت کم میشه .... !!! 

و
 یاد گرفتم که .... هرچی عاشق تر باشی.... تنها تری ...


خستــه ام
مثـل درخت ســروی کـه
سـالها در برابر طوفــان ایستــاد
و روزی کـه بـه نـسـیـم دل داد
شــکـسـت.
درد می كشد بُغض ،
وقتی اَشك هم ؛
آرامَش نمی كند!

دل من می گیرد از نبودن هایت....
...
....
و تو....
انگار مرا یادت نیست....

برای فراموش کردنت هرشب ارزوی الزایمر میکنم

خوش بحال تو...

که وقتی او امد.. بدون هیچ دردسری

 فراموشم کردی......

خواستن همیشه توانستن نیست

گاهی. فقط...

داغ بزرگیست که تا ابد بر دلت می ماند


وای ازآن نیمه شبی

 که بیدار شوم

 تو را بخواهم 

وخود را در آغوش دیگری بیابم

یک دنـــــــیا آغوشتـــــ را بــه من بدهکارے !