با لهجه نه چندان ساده
اتفاقی خوشایند می آید و ... می افتد در روز های دم کرده تابستان.
اتفاق خوشایند افتاده ، می ماسد چند ثانیه... دقیقه .... ساعت... روز...هفته ، روی تن پوش ذهن.
مشغولیت ذهنی بیداد میکند.... بیداد میکند... بیداد میکند!!
انگار ذهن خسته میشود از این همه ویراژ بی وقفه فکر های کوچک و بزرگ همچنان.....
اتفاق و بهانه ، تلفیق میشوند به سبک رئالیسم!
اتفاق افتاده محو میشود
بهانه میماند...