دلتنگی های من...

دلتنگی های من...

من با کناری ات کنار نمی آیم،کنار میروم
دلتنگی های من...

دلتنگی های من...

من با کناری ات کنار نمی آیم،کنار میروم

با لهجه نه چندان ساده...


با لهجه نه چندان ساده

اتفاقی خوشایند می آید و ... می افتد در روز های دم کرده تابستان.

اتفاق خوشایند افتاده ، می ماسد چند ثانیه... دقیقه .... ساعت... روز...هفته ، روی تن پوش ذهن.

مشغولیت ذهنی بیداد میکند.... بیداد میکند... بیداد میکند!!

انگار ذهن خسته میشود از این همه ویراژ بی وقفه فکر های کوچک و بزرگ همچنان.....

اتفاق و بهانه ، تلفیق میشوند به سبک رئالیسم!
اتفاق افتاده محو میشود
بهانه میماند...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد