دلتنگی های من...

دلتنگی های من...

من با کناری ات کنار نمی آیم،کنار میروم
دلتنگی های من...

دلتنگی های من...

من با کناری ات کنار نمی آیم،کنار میروم

بغض ترک خورده


یک روزی به تو گفتم
 
که دیگر نبودن هایت مهم نیست
 
بودن هایت هم
 
که دیگر هیچ چیزی از ان همه تب و تاب نمی خواهم
 
که باورم باز بی باور شده است
 
که حقیقت چیز دیگری ست

 
هنوز  گاهی فکر میکنم که حقیقت چه بود 
 
و هنوز هم نمی دانم ان روز چه می خواستم 
 
و امروز چه میخواهم
 
و چرا این بغض های گاه و بیگاه تمام نمی شوند
 
و چرا هی خاطرات خودشان را می پاشند بر دل من

 
که چرا من هرچه می دوم تا دور دست ها 
 
هنوز هم همین جا هستم
 
اینجا
 
کنار دم دست ترین بغض ترک خورده
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد