دلتنگی های من...

دلتنگی های من...

من با کناری ات کنار نمی آیم،کنار میروم
دلتنگی های من...

دلتنگی های من...

من با کناری ات کنار نمی آیم،کنار میروم

هیچکدام تو نیستی...

اینجا صـدای پـا زیـاد مـی شنـوم ،
امـا...
هیچکـدام تـو نیستـی !
دلم
خوش کرده خودش را بہ این فکر ;
کہ شـاید پـا بـرهنه بیـایی ...!





آمدنت...

آمدنت را یادم نیست;
بی صدا آمدی ...بی آنکه من بدانم !
بی اجازه آمدی ...بی آنکه من بخواهم !
اما...
اکنون ماندنت را با ذره ذره ی وجود تمنا می کنم...
بمان که ماندنت را سخت دوست می دارم!


تاوان...

عشق تو شوخی زیبایی بود که

خداوند با قلب من کرد! زیبا بود امّا شوخی بود!

حالا .... تو بی تقصیری ! خدای تو هم بی تقصیر است!

و من تاوان اشتباه خود را پس می دهم . . . !

تمام این تنهایی تاوان « جدّی گرفتن آن شوخی » است

یادمان میرود...

غرق می شوم !
گاهی من در تو ،
گاهی تو در من
گاهی هر دو در بخار یک فنجان ...آنقدر که یادمان می رودچقدر خوشبختیم ...!

عاشقانه ها

میگوینــد: بــاران کــه میزنــد ,
بــوی " خــاک "بلنــد می شــود....
امــا ,
اینجــا بــاران کــه میزنــد ;
بــوی " خاطــره " بلنــد میشــود ........!






لُـغـت نـآمـہ هـآے בنیـآ رآ بـآیـב آتـش زב ...

جـلوے وآژه ے نَبـودט نوشـتـہ انـב :

"عـבمـ حـضور شخصے یـآ چیـزے "


هـمـیــט !
چــقـבر نَبـوבט تــو رآ



سـآבه فَرض مـے ڪنـنـב ...











در نگـــــــــــــــــــاهت
چیزیــــــــست که نمیدانـــــــــــــــــــ ـــم چیست !
مـــــــــــثل آرامــــــــش بــــــــــعد از یـــــــــــــــک غم
مــــــثل پیـــــــــــدا شدن یـــــــــک لبـــــخنــــد
مــــــــــثل بوی نـــــــــــم بعد از بــــــــاران
در نگـــــــــــــاهت چیزیــــــــــــست که نمیـــــــدانم چیست !
مــن به آن محتاجم

دلتنگ که باشی

دلتنگ که باشی، آدم دیگری می‌ شوی

خشن‌ تر، عصبی‌ تر، کلافه‌ تر و تلخ‌ تر

و جالبتر اینکه، با اطرافیان هم کاری نداری

همه اش را نگه میداری

و دقیقا سر کسی خالی میکنی

که دلتنگ اش هستی!

هوای دونفره



 




ماندن به پای کسی که دوستش داری

قشنگ ترین اسارت زندگی است !















 

 


خدا جوووووووون


ای خدا جوووووووووووووووووون



عاشق این لحظه ام


پاکترین و مقدس ترین لحظه ای که میتونی ببینی همینه که با تمام عشقی که داری عشقت رو بغل کنی و احساس ارامش...


گهگاهی



گهگاهی سفری کن به حوالی دلت
شاید از جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

....................................

FunSara.Com | فان سرا دات کام



هر روز بر روی دلم می نویسم


عاشقی تا اطلاع ثانوی ممنوع

یه رویای با تو بودن که می رسم

......

دیگر بار

دلم می لرزد

۰۰۰۰۰

تو چه می فهمی

حال و روز کسی را که

دیگر هیچ نگاهی

دلش را نمی لرزاند۰۰۰!


خدایا...


سهم هیچکس را هیچ کجا نگذاشته اند ، هرکسی سهم خودش را می آفریند .



خدایا خیلی ها دلمو شکستن


شب بیا با هم بریم سراغشون

من نشونت میدم تو ببخششون!



امروز میخوام همه رو بببخشم و از کسی کینه به دل نگیرم